دیجیتالی شدن کسب و کارها با ابزارهای هوشمندِ در دسترس مثل لنزهای تماسی که قند خون را اندازه میگیرند یا توربینهای صنعتی پیچیده که میتوانند یک یاتاقان ناموفق را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند، شروع شده است.
این افزایش ناگهانی ابزارها بخشی از “چرخه مطلوب اقدامات هوشمندانه” است؛ در صورتیکه کاهش هزینهها باعث افزایش ارتباط، کاربردیتر شدن، تنوع (در انواع ابزارهای هوشمند) و در نهایت افزایش روزافزون حجم وسایل هوشمند شود.
استیو پرنتیس، معاون ارشد مجموعهی گارتنر، سه ترند نوظهور مرتبط با یکدیگر که رهبران فناوری اطلاعات باید هنگام پیگیری اقدامات مبتکرانه تجاری دیجیتال ارزیابی کنند، را توضیح میدهد:
- تکنولوژیهای دموکراتیک
- حذف قطعات بزرگ الکترونیکی
- حذف رابطهای انسانی
ترند شماره 1: تکنولوژیهای دموکراتیک
در این مورد، دموکراتیزاسیون یا دموکراتیک کردن فناوری مربوط به انواع افرادی که از آن استفاده میکنند، نیست. آقای پرنتیس میگوید صحبت بر سرِ دسترسی افراد نیست، بلکه منظور اینست که فناوری خودش را با ما همتراز کند. همه چیز به هم مربوط است، هر چیزی نیازی و حرفی برای گفتن دارد.
او به این اشاره میکند که ابزار هوشمند رفتار ما را کنترل میکنند، مثل یک ترموستات هوشمند که میزان مصرف انرژی و در نتیجه صورتحسابهایی که میپردازیم را مشخص میکند. آقای پرنتیس چندین توصیه برای رهبران فناوری اطلاعات دارد تا به کمک آنها از این دموکراسیسازی استفاده کنند. از جمله آنها، بررسی مجدد مدلهای کسب و کار برای استفاده از “اشیاء” هوشمند، و جستجوی پلتفرمهایی برای بهرهبرداری از دادههای “اشیا” است.
ترند شماره 2: حذف قطعات بزرگ الکترونیکی
آقای پرنتیس به اینکه وقتی تعداد و تنوع ابزارها به سرعت افزایش مییابد و آشناییِ بیشتر باعث میشود که دیگر آنها را به عنوان “دستگاه” نشناسیم چه اتفاقی میافتد هم اشاره میکند.
آقای پرنتیس میگوید کاملترین فناوریها آنهایی هستند که به متریال وابسته نیستند. آنها سبکشان را با توجه به کاری که ما انجام میدهیم؛ میسازند و کارشان را پیش میبرند.
او انتظار دارد هر محصول و خدماتی دیجیتالی شود که در این صورت مقادیر زیادی داده تولید میشود و این دادهها ممکن است از خودِ محصولات ارزشمندتر باشند. این محصول میتواند قرصهای هوشمندی باشد که مصرف دارو را کنترل میکند یا توپ فوتبال جدید آدیداس باشد که عملکرد و بازی را ارزیابی میکند و بر اساس آن نظر میدهد.
در این دنیای اینترنتی و مملو از اطلاعات امروزی، آقای پرنتیس از این میترسد که ما بر اساس دادههایی که در موردمان وجود دارد، تعریف شویم. در حقیقت سازمانها باید فشار ناشی از اطلاعات موجود که از ابزار هوشمند شات گرفته است را با ایجاد تعادل بین تمایلشان برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل و خطر از دست دادن یا سوء استفاده از آن، کاهش دهند.
او این را هم اضافه میکند که متأسفانه با قطع ارتباط ما با دنیای فیزیکی، غیرمادی شدن میتواند نتایج منفی مثل آزار و اذیتهای سایبری در پی داشته باشد.
ترند شماره 3: حذف رابطهای انسانی
زمانی که کسب و کار دیجیتالی و فیزیکی با هم ادغام شوند، بسیاری از مدلهای تجاری و صنایع موجود دچار اختلال میشوند.
زمانی که ماشینهای هوشمند جایگزین افراد آموزش دیده شوند، واسطهزدایی در تجربه و زمانی که ماشینهای هوشمند از تشخیص سرطان یا خدمات مشتری و غیره پشتیبانی کنند، در دانش رخ خواهد داد. و زمانی که این امکان برای مشتریان وجود داشته باشد که مستقیما به منبع مراجعه کنند، این واسطهزدایی در زنجیره ارزش رخ خواهد داد.
رهبران فناوری اطلاعات باید درک کنند که فناوریهای جدید ممکن است نسبت به مدلهای کسب و کار جدیدی که ایجاد میکنند، آثار مخرب کمتری دارد. و این را هم بپذیرند که به احتمال زیاد بزرگترین اختلالات از خارج از صنایع آنها ناشی میشود.
آنها باید به سرعت برای کشف نحوه استفاده از ماشینهای هوشمند در داخل و ردیابی شیوه استفاده توسط رقبای موجود و بالقوه اقدام کنند.
با این حال، آقای پرنتیس خاطر نشان میکند که با وجود چالشهای فراوان، توجه به این روندها ارزشش را دارد زیرا تجارت دیجیتال قرار است تا سال 2020 به ارزش 1.9 تریلیون دلار برسد. پس مدیران ارشد فناوری اطلاعات چارهای جز پیش رفتن بر اساس این روندها ندارند.